پشمینه بافت

تا من بروم و برای غر بعدی برگردم شما از خودتان بپرسید یا به این پرسش من پاسخ بدهید یا به آن فکر کنید که آیا در این کشور بسیار بزرگ و چندین وچند اقلیمی مثل ایران می‌توان به وجود یک مفهوم یکپارچه، کلی و واحدی شبیه "باغ ایرانی" قائل بود؟

"باغ ایرانی" به چه معناست؟ از کجا آمده است؟ کدام باغ ایرانی؟ در کدام نقطه از ایران؟ باغ‌های نیشابور یا باغ‌های شیراز یا مثلا باغ‌های اصفهان؟ به نظرتان این‌ها زیاد جدید نیستند برای آنکه پدربزرگ فرش ایرانی باشند؟

باغ ایرانی که در هوای بسیار سرد بجنورد در شمال خراسان می‌سازند (اگر تا به حال چنین چیزی ساخته باشند) با باغی که در هوای گرم و خشک نائین -همین بغل گوش ما- یا بیرجند یا یزد می‌سازند با باغی که در هوای معتدل و زیر آفتاب گرم و سوزان شیراز ساخته‌اند، شکل و ساختار و ویژگی‌های برابری دارد؟ اصلاً شدنی است؟

شخصاً عقیده دارم که هر آتشی هست -اگر باشد- را شیرازی‌ها و باغ‌هایشان آن هم در دوره قاجار به پا کرده‌اند. وقتی نویسندگان مهمل‌گوی این دسته مقالات به "باغ ایرانی" اشاره می‌کنند، منظورشان باغ‌های شیراز در دوره قاجار است. می‌توانم با استناد به سفرنامه‌ها این موضوع را اثبات کنم. البته اصل ماجرا را هم از روی دست اروپایی‌ها یا شاید آمریکایی‌ها رونویسی کرده‌اند.

کمر بسته‌ام که این مفهوم باغ ایرانی و رابطه‌اش با فرش را برای همیشه سلاخی کنم و دور بیندازم.

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۰۹/۱۰ساعت 9:34  توسط آرزو مودی   |