دیروز وسط غر زدن بابت ماجرای ناخوشآیندی که چند وقتی است باعث برهم زدن نظم زندگی کاری و پژوهشیام شده است و بالا و پایین کردن کتابها و جستجو به دنبال شاهدی برای دوستی، متوجه چیز جالبی شدم که در آن لحظه برای من مثل یک کشف بزرگ بود.
صد البته که امر خارقالعادهای نیست اما توضیحی برای بسیاری از بدفهمیهائی است که وجود دارند.
دقت کردهاید همه کسانی که بعد از سسیل ادواردز (اگر سسیل ادواردز را اولین پژوهشگر قوی فرش بدانیم) در مورد فرش کار کردهاند، تاجر و بازرگان بودهاند و نه پژوهشگر به معنای آکادمیکش و در این حوزه این کار تبدیل به یک سنت شده است. همین امر به ظاهر ساده که شاید شما خیلی پیشتر از من متوجهش شده باشید، یک وضعیت بسیار بسیار بسیار مهم است و موقعیت خاصی را ایجاد میکند که جای چندوچونهای زیادی را باز میگذارد. یافتن دلیل اهمیتش را میگذارم بر عهده خودتان. شاید حتی این موضوع بتواند برای خودتان یک عنوان مقاله یا پایان نامه بشود.
کار کنید.
برچسبها:
موضوع برای پایان نامه فرش,
تاجر فرش,
تجارت فرش,
پژوهش بر روی فرش
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۷/۰۴/۰۵ساعت 14:24  توسط آرزو مودی
|
فرش ورامین - 171×273 سانتیمتر

اجازه بدهید برای دو پست پیش یک مثال بزنم. این فرش ورامینی را با آن تک نقش بزرگ تقریباً شش ضلعیاش که زمینه را پوشانده است، در نظر بگیرید. من تمام دیروز درگیر این فرش و این نقشش بودم. نقشش را البته پیاده هم کردم.
مدت زمان بسیار زیادی یکی از کارهایی که میکردم تماشای این تک نقشها بود و همیشه از خودم میپرسیدم این نقشها با این پیچیدگیهایشان چطور شکل گرفتهاند و همیشه فکر میکردم هیچ راهی برای فهمیدنش نیست و این خیره شدنها و تلاش برای بازسازی اصل اولیه این نقشهای بیشتر برایم تفریح بود اما حالا به شما میگویم که فکر میکنم راهی برای نزدیک شدن به آن ذهنیّتی که چنین نقشی را خلق کرده است، هست و هیچ چیز تصادفی و الابختکی و بدون فکر به وجود نیامده است یا از آسمان نازل نشده است. این یکی از جمله کارهایی است که تاریخ هنر مدرن با آن نقش و کارکرد جدیدش کمک میکند تحقق ببخشیمش یا حداقل اندکی به آن فضای فکری نزدیک بشویم که در آن ابتدا یا بعدتر در شکل دادن به چنین نقوشی مؤثر بوده است. البته رنگ و لعاب هنرمندانه و دست خلاق هنرمند را هم نادیده نمیگیریم.
خیلی جلوی خودم را میگیرم که اینجا تاریخ هنر درس ندهم و موضوع را متمرکز بر روی فرش نگه دارم اما جمعآوری این نقش، هر چه قدیمیتر، بهتر، به پژوهشگران تاریخ هنر کمک بسیار زیادی میکند. من این کار را تا حدودی در مورد قالیچههای محرابی انجام دادهام.
پینوشت: از دانشجویان فرش انجام کارها و پروژههای اقتصادی را نخواهید. اینها کار دانشجوی فرش نیست کار دانشجوی اقتصاد و تجارت و بازرگانی است. نیاز به شناخت اقتصاد و بازار و هزار کوفت دیگری دارد که دانشجوی فرش نه میخواند نه میشناسد. از دانشجوی فرش این کارها را بخواهید! که فرش را بشناسد. پیدا کردن بازار را بسپارید به اهلش!
برچسبها:
فرش ایران,
فرش ورامین
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۶/۱۰/۱۲ساعت 7:36  توسط آرزو مودی
|
پیشنهاد پست پیش کاملاً جدی بود به آن فکر کنید. البته پیشنهاد میدهم اول کمی در مورد تاریخ تصویر و تاریخ هنر در دنیای مدرن نه آن تاریخ هنری که صرفاً اسم نقاشها و آثارشان را ردیف میکرد، دقیق بخوانید. چگونگی انجام درست کار دستتان میآید.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۶/۱۰/۱۲ساعت 7:22  توسط آرزو مودی
|
من اگر آموزگاری بودم که طراحی فرش درس میدادم یا دانشجویان فرش زیر دستم بودند، یکی از کارهایی که حتماً از دانشجویانم میخواستم جمعآوری نقوش قدیمی بود. وادارشان میکردم به عنوان بخشی از کار کلاسیشان نقشهایی را از بین فرشهای قدیمی یک منطقه خاص اعم از هندسی یا غیرهندسی انتخاب کنند و همانها را روی کاغذ پیاده کنند و بعد از آن نقشها بانک میساختم و به اسم خودم ثبت میکردم و هم چیزی برایم خودم باقی میماند و هم برای کسانی که بعداً کار میکنند. نمیتوانید تصوّر کنید که چقدر انجام دادن یک چنین کاری میتواند برای پژوهشگران بسیار زیادی از جمله کسانی که در حوزه تاریخ هنر و تاریخ تصویر کار میکنند، مفید باشد.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۶/۱۰/۱۲ساعت 7:19  توسط آرزو مودی
|
ای کسانی که دربهدر شده موضوعید برای پایاننامه... بیایید و در مورد محتشم و فرش معروفش و کارگاهها و نقوشش و ویژگیهای بافتههایش و مدت زمانی که کارگاه دایر بود و تعداد آدمهایی که در این کارگاهه کارکردند و تعداد ساعت کارشان کار کنید تا یکبار برای همیشه ثابت کنیم این حجم بافتههای کاشانی یا غیرکاشانی که با نام محتشم فروخته میشوند، محتشم نیستند و فقط حیلهای است برای فروختنشان.
برچسبها:
فرش محتشم,
فرش کاشان,
فرش ایران,
پایان نامه
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۶/۰۳/۰۵ساعت 9:18  توسط آرزو مودی
|

این عکس از جمله عکسهایی است که علاقه خاصی به آن دارم، نه به خاطر فرشها که به خاطر آینهها و چراغها که البته فرشها هم حضور دارند اما ما در این عکس دقیق و واضح نمیبینیمشان.
من این عکس را به چند دلیل بیشتر از عکسهای دیگری که با عنوان "فرش در تاریخ" گذاشتهام و خواهم گذاشت، دوست دارم. هیچ توضیحی برای این اتفاقهای عجیبی که در این عکس افتاده است ندارم. اول نمیدانم چرا آینهها و لالهها و چراغها و در انتها گلدانها را اینطور سر هم سوار کردهاند و برج نور و روشنی و سبزی ساختهاند. آدمهای عکس هم به نظر میرسد از آن رسمیّت چند عکس قبل درآمدهاند. نمیتوانم به طور قطع بگویم که بله چنین است! اما به نظر میرسد اینها آدمها معمولی باشند، حتی سربازهایش به نظر سربازهای سادهاند و آدمها هم آدمها معمولی، آخوندی والامقام یا مقام سیاسی یا مستشار نظامی در این عکس دیده نمیشود اما همچنان در کنار نور و آینه و سبزی فرش دیده میشود. فرش بزرگ پارچه با زمینه تیره که حتی میشود گرمای رنگ لاکیاش را از همین تاریکی عکس حس کرد و چند فرش که عمود بر نقطه دید ما آویخته شدهاند و نمیدانیم نقششان چیست.
دوست عزیزی که همچنان با اصرار برای من پیام میگذارید در مورد چه چیزی پایاننامه بنویسم؟ در مورد همینها بنویسید. البته نه با این وصف و توصیفی که من آوردهام. اینها قصهبافی است و میخواهم نشان بدهم که چه چیزهای مهمی در این عکس اتفاق افتاده است. شما باید روش داشته باشید و رویکرد. من این کلمه رویکرد را خیلی دوست دارم. خیلی کلمه خوبی است. شما باید یک نقطهای یک تکیه گاه عملی داشته باشید که رویش ایستاده باشید که بعد برگردید به ابژه یا موضوع یا سوژه نگاه کنید؛ این میشود رویکرد. آن نقطه تکیهگاه علمی هم میشود روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخ، اسطوره، تاریخ هنر، تاریخ زیبایی، فلسفه... باور کنید نمیشود که روی هوا بایستید. قصه هم نبافید. بیایید من قصهاش را میگویم شما بروید مطلب علمیاش را بنویسید. من قصههای خودم را دارم و کار میکنم. پوستم کنده شد تا به قصههای خودم رسیدم. لطفاً پوستتان کنده شود!
به آن آینههایی که بالای فرش بزرگپارچه، انتهای ایوان، آن بالا، ردیف کردهاند هم توجه کنید لطفاً!
برچسبها:
فرش در تاریخ,
فرش,
پایان نامه فرش
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۹ساعت 7:35  توسط آرزو مودی
|