پشمینه بافت

بلوچ



نقش اصلی حاشیه این بافته تکرار تصویر انتزاعی شده‌ای از یک چهارپاست* (؟) اما در بین تمام چهارپاهایی که دور به دور بافته نقش شده‌اند ناگهان (!) یک پیکان قرمز رنگ نقش شده که نه تنها قرمز رنگ است که به وضوح از باقی نقوش متمایز بشود که در هیچ کجای دیگر حاشیه هم تکرار نشده است. پیکان مذکور در راستای بدن چهارپا رسم شده است و به گونه‌ای نقش شده که از بدن چهارپا متمایز گردیده اما از همان و بر اساس همان شکل گرفته است. سمت دیگر بافته تقریبا در مقابل همین نقش پیکان بر بدن چهارپایی که قرمز رنگ است علامت دیگری نقش شده که هنوز قابل بازخوانی نیست و منحصربه فرد و یکتاست و بر روی دیگر چهارپایان حاشیه دیده نمی‌‌شود.

 

*در مورد چیستی این نقش ادعایی ندارم. چهارپا یا هر نقش دیگری قابل بحث است.


+ نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۴ساعت 9:47  توسط آرزو مودی   | 

حاشیه

آنچه که در مورد حاشیه پست قبل نیز قابل توجه است این است که در حاشیه‌های مشابه به صورت معمول به جای نقش ستاره گل گرد می‌بینیم و نقش ستاره چندان معمول نیست. یکتا نیست و نمونه‌های مشابه از حضور نقش ستاره را در حاشیه‌های دیگری نیز می‌بینیم اما آنچه که قابل توجه است جانشینی این دو نقش در موارد گوناگون به جای یکدیگر است.

+ نوشته شده در  جمعه ۱۳۹۲/۰۸/۰۳ساعت 9:57  توسط آرزو مودی   | 

حاشیه

4

3

این حاشیه علی‌الحساب باشد خدمتتان. بر می‌گردم. کمی در مورد این حاشیه و نوع رنگ‌آمیزی آن با هم گپ خواهیم زد. پیش از این در مورد این فرش نوشته‌ام.

************************

عکس گرفتن از بیست و چهار متر فرش، آن هم داخل انبار حجره، کار ساده‌ای نیست. یک مدت طولانی من و حاج نشستیم و هر چه خلاقیت داشتیم مصرف کردیم که بتوانیم راهی پیدا کنیم از فرش‌های بزرگ پارچه و عموما گرانبها برای دیدن عکس بگیریم. راهی پیدا نشد. چند تایی پیدا شد ولی چون سقف انبار کوتاه است؛ عملی نشدند.

لازمه نوشتن در مورد این حاشیه این بود که بتوانید همه حاشیه را یکجا ببینید تا دستتان بیاید من چه می‌گویم. چند راه جدید را هم این چند وقت با حاج آقا امتحان کردیم، باز هم جواب نداد. در نتیجه شما به همین عکس‌ها که گذاشتم قناعت کنید و سعی کنید کیفیت و زیبایی کل حاشیه را با خلاقیتتان تکمیل کنید.

 

از نظر تکنیکی یعنی طراحی و رنگ آمیزی کل این حاشیه چشمگیر و زیباست است اما به شرطی می‌توانست یک کار بی‌نقص و فوق‌العاده، یک شاهکار باشد که یک عیب را نداشت.

گلدان هم خوب طراحی شده هم رنگ آمیزی خوبی دارد، اما دسته گل کنار آن حاشیه را ضایع کرده. چرا؟ سبزهایی که برای برگ‌ها استفاده شده‌اند و جفت و جورشدنشان با زردهای گل‌ها، تمرکزی بی‌دلیلی به این دسته گل داده است. به نسبت کل حاشیه و کل فرش فقط در این دسته گل است که رنگ‌ها با چنین گام‌های مرتب و نزدیک به همی تغییر کرده‌اند. گل‌های آبی رنگ وسط نقش و تضادشان هم کم بی‌تقصیر نیستند. چنین تمرکزی یک عیب محسوب می‌شود. حتی تکرار این نقش در کل حاشیه و دور به دور فرش از تاثیر ناخوش آیند آن نمی‌کاهد و بلافاصله چشم تاجر یا خریدار خبره را می‌گیرد. عیب‌ها از قیمت فرش کم می‌کنند؛ در نتیجه توجه به آن‌ها مخصوصا برای فرش‌های نفیس اهمیت زیادی دارد. رفع و رجوع مواردی از این دست کار سختی نیست. مخصوصا برای کسانی که رنگشناسی می‌خوانند و یک استاد برای شناسایی عیوب دم دست دارند.

 

*

پ.ن1: لازم نیست تاکید کنم این ایرادگیری (!) از من نبود و حرف کسانی که در مورد فرش نظر دادند، را تکرار کردم.

پ.ن2: من هم می‌دانم راه آمدن با استادهای سنتی خیلی کار سختی است. اما ناشدنی نیست.

توصیه برای دانشجویان فرش: اساتید سنتی را دریابید. یک گنجند. جواب سوال‌ها را از زیر زبانشان بکشید؛ به هر طریقی که می‌توانید.

+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۸۹/۰۱/۳۱ساعت 2:36  توسط آرزو مودی   |