تکه پارههای قدیمی
قونیه، اواخر قرن هجدهم، اوایل قرن نوزدهم
یک آقای خارجکی به اسم آلبرتو بورالِوی Alberto Boralevi یک سری فرشهای پاره پارهی قدیمی دارد که خیلی از آنها خیلی قدیمی(!) هستند. این آقا مجموعهاش را به صورت آن لاین در اختیار بازدیدکنندگان و دوست داران قرار داده که بروند، ببینند و فیض فرشانی (بر وزن ربانی) ببرند. این مجموعه را میتوانید در این آدرس ببینید.
من نمیدانم این تکه پارهها چه چیزی دارند که بعضیها اینطور برایشان غش و ضعف میروند. آن هم در حالی که در همین حال حاضر فرشهای نو و کامل و بی عیب و نقصی را میشود توی همین ایران خودمان پیدا کرد که در حد شاهکارند. به نظر من این فرشها بیشتر غش و ضعف کردن دارند تا این تکه پارههای نفرت انگیز!
ماهی بیجار، نیمه اول قرن نوزدهم
سیواس، قرن هفدهم
محض اطلاع:
بنا به همین علاقهی خارجکیهای بد سلیقه به تکه پارههای قدیمی، چند سال پیش یک عده زبل (از نوع مشهدیاش) گلیمهای قدیمی و ساده باف را که نخشان کهنه شده بود، باز کرده بودند و از آن نخها برای بافت قالیچه استفاده کرده بودند و قالیچههای مذکور را به اسم خیلی قدیمی با قیمتهای آنچنانی فروخته بودند.
پازیریک قدیمیترین فرش دنیا نیست. بلکه قدیمیترین فرش سالم و سرپای دنیاست و قدیمیترین فرشهایی که پیدا شدهاند، تکه پارههایی هستند که در ترکیه و مصر پیدا شدهاند.
چند وقت پیش یک خانم مسن و فرش دوست انگلیسی میگفت سالها فکر میکردم همهی فرشهای دنیا قدیمی و تکه پارهاند و همگی همین وضع را دارند. بعد که موزهها را دیدم و خودم وارد کار شدم و از همه جای دنیا فرشهای نو و کهنه زیادی را دیدم متوجه شدم که مدتها چه کلاه بزرگی سرم رفته...
پ.ن: من همیشه فکر میکردم بزرگترین مجموعهداران و علاقمندان به فرش انگلیسیها و در رتبهی بعد آمریکاییها هستند. تازگی با چند مجموعهدار ایتالیایی آشنا شدهام و قصد دارم در مورد برداشت قبلیام تجدید نظر کنم. (دلیل اینکه چرا آلمانیها را در این بین آدم حساب نکردم، را حافظ شیراز حتما میداند!)


