پشمینه بافت

مرده پیچ

مرده پیچ بختیاری یافتم.

واقعی بود و واقعا وجود داشت.

هیچ شباهتی با هیچ قالیچه نمازی نداشت. نقش محرابی هم نداشت. اصلا از این گروه نبود.*

با تشکر از فرش فروش‌های بازار فرش اصفهان که کمک کردند. 

مردها گفتند "چهارلَنگ" و "هفت لَنگ" آن را می‌بافند.

 

*من واقعا مشتاقم گوشی تلفن را بردارم و از آن بنده خدایی که حتی چند روز پیش داور اولین دانشجوی دکتری دانشگاه هنر اصفهان بود(!)–در یکی از رشته‌هایی که هیچ ربطی به این آدم نداشت- بپرسم آقای دکتر! کدام منطق؟ سواد؟ عقل؟ تحلیل؟ دانشی به تو گفت مرده‌پیچ‌های بختیاری به پایان نامه من ربط دارند که از آن اسم می‌‌بری و از من می‌پرسی چرا در پایان‌نامه هیچ اسمی از آن‌ها نیست؟

مشکل من اینجاست که این آدم و خیلی‌های دیگر به استناد یک مدرک دکتری که کسی نمی‌داند چطور و اغلب از کجا به دست آمده، چیزهایی را داوری می‌کند که هیچ سواد و شناختی نسبت به آن‌ها ندارد. بخش زیادی از دانشجویان دانشکده هنر ادیان دانشگاه هنر اصفهان که از رشته هنر اسلامی فوق لیسانس می‌گیرند، لیسانس فرش دارند و این دانشکده حتی یک نفر آدم باسواد با صلاحیت برای داوری، مشاوره، راهنمایی پایان‌نامه این افراد که به شکلی همیشه با فرش در ارتباط است، ندارد.


برچسب‌ها: مرده پیچ, بختیاری
+ نوشته شده در  سه شنبه ۱۳۹۳/۱۲/۱۲ساعت 13:52  توسط آرزو مودی   |