این آبیهای دوست داشتنی
Caucasus dated 1842 (1259) - karagashli
فرش قفقاز
فرم بافت این دستبافته قفقازی کلگی است؛ نه آنقدر باریک است که بشود آن را یک کناره به حساب آورد و نه آنقدر عریض که بشود آن را یک قالیچه یا یک فرش به حساب آورد. (البته در مورد دوم بیشتر نسبت طول و عرض مبناست و نه صرفا عریضتر بودن بافته)
لوزیهای سرهم سوار در این دسته از بافتهها چیز عجیبی نیستند و از جمله نقوشی هستند که فراوان در انواع دستبافتهها بافته میشوند و حتی تنها مختص قفقاز نیستند چه بسا بلوچها و افشارها و خمسهها هم نمونههای خیلی زیادی از این لوزیهای سرهم سوار را میبافند اما در طراحی این بافته دو یا سه ویژگی یا نقش چشمگیر وجود دارد که عموما در چنین آرایشی دیده نمیشود. اول جقههایی است که در دو طرف لوزیها با آرایش عمودی بافته شدهاند. بافت جقه تقریبا همیشه پایبند اصول مشخصی است. شما عموما هر جایی و در هر زمینهای جقه را نخواهید دید. یعنی بافندهها عموما با جقه مثل سایر ریزنقشهایی که در بافتههایی مثل بافتههای خمسه دیده میشوند، رفتار نمیکنند. یک نقش تزئینی صرف که حالا دیده شد یا نشد یا صرفا برای پوشاندن زمینه نیست. جقه همیشه از آن دسته نقوش است که جایگاه مشخصی دارد و بافته میشود که دیده بشود؛ چیزی که در این بافته هم اتفاق افتاده است اما حضور جقه در این شکل طراحی معمول نیست. گزینه دوم نقوش مربعی شکلی است که لوزی در میان دارند. کل ترکیب این نقش را به این شکل و در این آرایش و در این طراحی نمیبینیم. عموما به صورت فرمهایی کاملا مستقل، برجسته و کاملا درشت بافته میشوند و عموما بخشی از تزئینات فرعی و کوچک یک دستبافته نیستند. گزینه سوم گلهای بزرگی هستند که با آرایش عمودی و در میان جقههای جای داده شدهاند. سرزمین اصلی بافت این نقوش قفقاز نیست، آناتولی است. دلیل و توجیهی ندارم که چرا و چطور این نقش سر از یک بافته قفقازی در آورده است.
برچسبها: فرش, فرش قفقاز, کلگی