فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟ (9)
و دوباره و دوباره و دوباره اجازه بدهید همان پرسش قدیمی را بپرسم اگر قصد و غرض و مرض دینی و ایدئولوژیک و مذهبی در کار نیست، چرا به فرش سیستانی که از قرار معلوم وجود خارجی ندارد چنین و چنان بها داده میشود و هزینههای کلانی در استان سیستانوبلوچستان، عملاً برای این هیچ صرف میشود اما از فرش بلوچی که دست کم یک چهارم از فرشهای ایرانی حاضر در تمامی حراجیهای دست کم بیست سال گذشته را به خودش اختصاص میدهد، حمایت نمیشود؟
آیا این پولها و بودجههای دولتی که برای فرش ناموجود سیستان خرج میشود، سهم همه مردم استان سیستانوبلوچستان نیست؟ آیا نمیشود این پول را جایی صرف کنند که برگشتی مناسب و واقعی داشته باشد؟ آیا حق بافنده بلوچی که فرشی مطلوب بازارهای بینالمللی تولید میکند نیست؟ که در جای مشکوکی صرف میشود که هیچ بازگشتی ندارد؟ که چیزی جز هیچ نیست؟ آیا نباید کسی از دستاندرکاران فرش استان سیستانوبلوچستان بپرسد این پولهایی که صرف تولید فرش سیستان میکنید چرا هیچ بازنمود خارجی ندارد؟ چرا جای فرش سیستان همیشه خالی است؟ پس پولها و بودجههای دولتی راهی کدام نقطه نامعلومی میشوند؟
آیا همه ما پیش از داشتن هر مذهبی، ایرانی نیستیم؟ آیا نباید اول برای اعتلای ایران تلاش کنیم نه صرفاً برای مذهب شیعه که تقریباً فقط و فقط به این جغرافیا محدود میشود؟ آیا این کارها و این تعصبها و افراط کاریها به انزوای بیشتر و بیشتر ما و از دست رفتن فرصتها و حتی از دست رفتن میراث فرهنگی ما ختم نمیشود؟
شما برای این پرسش پاسخ قانعکنندهای دارید؟
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟ (10)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(8)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(7)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(6)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(5)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(4)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(3)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(2)
فرش سیستان، توهم ایدئولوژیک و قومی یا واقعیت بیرونی؟(1)
برچسبها: فرش ایران, فرش سیستان, استان سیستان و بلوچستان, فرش بلوچ