این آبیهای دوست داشتنی
فرش کازاک - قفقاز - نیمه دوم قرن نوزدهم
تک به تک ویژگیهای طراحی و نقش این بافته قابل توجه و چشمگیر است. اول اینکه آبی زمینه روشنتر از آن چیزی است که از بافتههای این منطقه انتظار داریم. یعنی به صورت معمول آبی که در این منطقه بافته میشود پرمایهتر و تیرهتر است. اگر رنگ آبی زمینه را کنار بگذاریم و اینطور فرض کنیم که بنا به خاصیت رنگ نیل و شکل رنگرزی با رنگ نیل و رمقکشی و چه و چه و چه رسیدن به چنین رنگی کاملا طبیعی است تک به تک جزئیاتی که در زمینه و حاشیه قالیچه بافته شدهاند را باید با دقت تمام نگاه کرد و با نمونههای مشابه مقایسه کرد و دید که چه تفاوتهای آشکاری در این بافته نسبت به بافتههای دیگر وجود دارد.
به یک موضوع همین اول اشاره کنم و بعد بروم سراغ بررسی نقوشی که در زمینه بافته شدهاند. نسبت طول و عرض این بافته با آنچه که به نظر میرسد باید باشد، یعنی خیلیها ادعا میکنند که این قالیچه نماز است (و من ثابت میکنم که نیست)، کاملا متفاوت است. قالیچه نماز بنا به کاربردی که دارد یک قالیچه کوچک است در نهایت ذرع و چارک است یا ذرع و نیم و یک قالیچه یک در دو متر نمیتواند یک قالیچه نماز باشد (این بافته 2×1 متر نیست یعنی نسبتها به ما میگویند که نمیتواند باشد). این قالیچه رسما بافتهای است بین یک قالیچه و یک کلگی که اگر اندازههای دقیق آن را میدانستیم به طور قطع میگفتم که با یک کلگی روبهرو هستیم و نه یک قالیچه. یک قالیچه نماز نمیتواند اینقدر بزرگ باشد (حواسم هست که ما اندازه دقیق بافته را نمیدانیم) اما نسبت طول به عرض بافته در همین عکس هم پیداست و با توجه به استانداردهای بافت در یک منطقه حدس میزنم که ما با یک کلگی روبهرو باشیم و نه یک قالیچه و یک کلگی برای قالیچه نماز بودن هم خیلی بزرگ و هم خیلی بیقواره است. (بیقواره برازندهترین کلمهای است که میتوان برای بافتههایی به کار برد که بسیاری آنها را قالیچه نماز میدانند و من ثابت میکنم که قالیچه نماز نیستند.)
نقش و طرح و طراحی بافته:
شخصا علاقه بسیار خاصی به حاشیه این بافته و نقوشی که در ردیفهای عمودی بافته شدهاند دارم و اینکه چطور بعضی چیزها راهشان را در طول تاریخ باز کردند و دقیقا به همان راهی رفتهاند که باید و با یک حرکت خزنده کاملا بیسر و صدا و بیحاشیه همچنان هم حضور دارند و نقششان همان است که بود و اینکه چطور ما همچنان سعی میکنیم حضورشان را نادیده بگیریم و همچنان پافشاری کنیم "ستون یک عنصر صرفا زنانه است".
زمینه بافته شلوغ است. تنوع نقوشی که بر روی زمینه بافته شده کاملا چشمگیرند اما در عین شلوغ بودن تابع نظم مشخصی هستند. دو نقش یکسان در بالا و پایین این قالیچه بافته شدهاند که عموما در قالیچههای نماز انتظار داریم تنها یک دانه از آنها را آن هم بالای قالیچه ببینیم و در بافتههای کازاک فراوان با نمونههای دوتایی آنها برخورد میکنیم که این قالیچه هم شاهد این موضوع است. بنا به طول دراز و زیاد بافته تعداد هشتضلعیهایی که بر زمینه بافته شدهاند نیز بیشتر از حد معمول است و در حالیکه معمولا شاهد بافته شدن یک هشتضلعی بر بافتههای این منطقه با این ویژگیها هستیم در این قالیچه چهارتای آنها بافته شده است. بالای هشتضلعیها در حالیکه انتظار داریم همچنان کار با یک هشتضلعی تمام شود بافنده نقش قرمز رنگی را بافته است که یک مربع سفید رنگ را در دل دارد و دوباره در وسط آن یک نقش قرمز رنگ بافته شده است. نقش وسط هشتضلعیها تقریبا برابر است و فقط دو به دو نقش وسط مربع وسطی با هم فرق میکند. نقوش دو سوی ردیف هشتضلعیها که تا بالا و پایین قالیچه امتداد پیدا میکند نیز یکسان و تقریبا متقارن است.
برچسبها: فرش, فرش قفقاز, فرش کازاک, قالیچه تدفینی